همسایگان دور و نزدیک نگین آبی آذربایجان به جان هم که نه به جان دریاچه ارومیه افتادهاند؛ درحالی که این دریاچه آخرین نفسهایش را میکشد.
اردبیل نیوز: میگویند، یکی سنگی به چاه انداخته که ۴۰ نفر هم نمیتوانند آن را بیرون آورند! حالا هم معاون اول رئیس جمهور سابق (رحیمی) از طرحی پرده برداشته و کلنگش را در واپسین روزهای دولت دهم به زمین زده که باعث اختلاف در جمع نمایندگان منطقه شمالغرب کشور، کارشناسان محیط زیست و مدیران و مردم چند استان شده است.
دریاچه ارومیه نفسهای آخر را میکشد اما اکنون و در وانفسای دست و پنجه زدن میان مرگ و زندگی، طرحی کلنگ زنی شد که واکنش بسیاری را در پی داشت. طرحی که شعار بود و قدیمی و بعید است که بتواند در این مرحله دردی را دوا کند. طرح انتقال آب رود ارس تنها مسکنی است بر سرطان بد خیم و پیش رونده خشکی دریاچه. پس چرا دم دستیترین مسکن ممکن هم از پیکر نحیف و نزار دریاچه ارومیه دریغ میشود؟!
از یک سو، دولت سابق اجرای آن را جزو افتخارات خود منظور کرد و معاونش آن را جزو آمال و آرزوهایش برشمرد و از سوی دیگر مردم این سرزمین با یاس و نومیدی به این اقدام دیرهنگام دولت نگریستند.
از یک طرف برخی از نمایندگان استانی آن را حداقل در این مقطع، مرهمی بر زخم کهنه دریاچه شوربخت آذربایجان دانسته و آن را غنیمت شمردند و از طرفی نمایندگان استان همسایه (اردبیل) با ناانصافی تمام بعد از سکوتی مبهم و سوال برانگیز، به عرصه آمده و با گفتمانی تهدید آمیز و ادبیاتی تند، انتقال آب ارس به ارومیه را غیرممکن دانسته و بر جلوگیری از آن تاکید کردند.
هرچند رضا رحمانی نماینده تبریز کلنگ زنی جدید را در راستای فریب افکار عمومی و سرپوش گذاشتن به کم کاریهای صورت گرفته از سوی دولت قلمداد کرده اما نمایندگان اردبیل صلاح دیدند تا موضوع را در نطفه خفه کنند! در حالی که رحمانی معتقد است: دولت دهم هیچ اقدام عملی در راستای احیای دریاچه ارومیه انجام نداد و همه وعده ها و کلنگ زنی ها در این زمینه فقط در حد مطرح شدن در رسانه ها بود.
به باور این نماینده تبریز این طرح از سال ۸۵ باید اجرا میشد و از همان سال در ردیف بودجه کشور برای این طرح اعتبار کنار گذاشته شده بود اما حالا کلنگ زنی شد. اما در حالی که این طرح هفت ساله در پستوی لوایح و طرحهای دولت نهم و دهم خاک میخورد هیچ نمایندهای از اردبیل اظهارنظر موثری در مورد موافقت یا مخالفت با این طرح نمیکردند. اما اکنون و در شرایطی که خبر کوتاهی در مورد کلنگ زنی ظاهری طرحی برای احیای دریاچه ارومیه به زمین زده شده برخی از نمایندگان اردبیل بدون توجه به وضعیت بحرانی و در حال احتضار دریاچه ارومیه، مخالفت شدید خود را با این طرح ابراز نمودهاند و با دامن زدن به برخی مسایل و اختلافات سلیقهای، چنین در عرصه مدیریت کشور و سپهر اطلاع رسانی، بر شائبه واهی و شایعه کذب وجود اختلاف در بین استانهای شمالغرب کشور دامن زدهاند.
در همین رابطه «میر قسمت موسوی» نماینده مردم شهر گرمی در مجلس با انتقاد شدید از رویه غلط در نظر گرفته شده برای انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه اظهار میکند: این انتقال با هدف سیراب شدن دریاچه ارومیه صورت نمیگیرد بلکه بیشتر هدف انتقال آب به منطقه خشک در آذربایجانشرقی است که احیای آن هیچ ربطی به دریاچه ارومیه ندارد!
قطعا به دنبال این جملات باید در دل این نماینده محترم این سخنان را هم حدس زد که: خشک شدن دریاچه به ما ربطی ندارد! خشک شدن اراضی آذربایجان شرقی به ما ربطی ندارد!
به راستی این چه نوع استدلال دم دستی و ساده اندیشانهای است که از زبان یک نماینده محترم بیان می شود؟ اجرای این طرح فعلا خام بوده و شاید هم هرگز رنگ واقعیت به خود نگیرد اما در آزمون بزرگ وحدت و همدلی بین نمایندگان استانهای شمالغرب کشور، قریب به اتفاق آنان مردود و رفوزه شدند! رحیمی، معاون سابق رییس جمهور در دقیقه ۹۰ اقدام به اجرای یک طرح زمین ماندهی تبلیغاتی زد و پس از کنار کشیدن از موضوع آنچه دستاورد سفر جنجالیاش به آذربایجان بوده جز تفرقه و تشویش اذهان عمومی برای جامعهی آذربایجانی و درد و خون دل برای دریاچه ارومیه نبوده است!


از فحوای کلام و طرز بیان خصمانه این نماینده، ناخودآگاه باور میکنیم که راست گفتهاند: «بحران و جنگ آینده بین کشورها، بر سر آب خواهد بود!» و چه حیرت انگیز است که این نبرد پیشگویی شده به این زودی و نه در بین چند کشور و جامعه که در بین نمایندگان و مردم منطقهای به نام «آذربایجان» روی میدهد!
وقتی این نماینده با عباراتی چون: «ما معتقدیم نباید اجازه دهیم قطرهای از حقآبه استان اردبیل به ناحق به سایر مناطق انتقال داده شود و ما در تلاش هستیم تا مصوبه غیرقانونی دولت در برداشت از آب ارس و انتقال به دشت خشک آذربایجانشرقی و دریاچه ارومیه را در دولت آینده ملغی کنیم» سخن میگوید نشان از قاطعیت و صلابت او ندارد بلکه نماد تنگ نظری و بیتوجهی به وضعیت منابع طبیعی کلان کشور و همنوعان خویش است. موضوعی که در باورهای دینی ما نیز به شدت نکوهش شده است.
«حقیقتپور» نماینده مردم اردبیل و سرعین هم در اظهاراتی تامل برانگیز هرگونه مصوبه و تصمیم دولت در انتقال آب ارس به منطقه آذربایجان شرقی و یا غربی را سبب نادیده گرفته شدن حقآبه اردبیل دانسته و همسو با همتای هم استانی خود چنین اعلام می کند که: ما در دولت جدید نیز این موضوع را با قوت و قدرت مورد پیگیری قرار خواهیم کرد و هرگز راضی نخواهیم بود حقآبه استان اردبیل به سایر مناطق انتقال داده شود!
بدین ترتیب باید اذعان داشت که این نوع برخورد با مسایل کشور و منطقه حتی در زمرهی دفاع از حقوق مردم شهر و منطقه انتخابیه این نمایندگان نیز محسوب نمیشود. برای اینکه دل مردم صدیق و دلسوز استان اردبیل نیز برای حیات این دریاچه میتپد.
به راستی میان این حرفهای تند و موضع گیریهای تفرقه افکنانه با حرفها و ادعاهایی که دولت باکو اعلام میکند فرقی وجود ندارد؟ دولت جمهوری آذربایجان نیز چندی پیش اعلام کرد که هرگز اجازه برداشت از این رودخانه را برای احیای دریاچه ارومیه نمیدهد! آیا جای آن نیست که دریاچه به فغان آید که:
هر کس به طریقی دل ما میشکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند
بیگانه اگر میشکند حرفی نیست
از دوست بپرسید چرا میشکند؟
با این اوصاف و در حالی که انتظار میرفت نمایندگان اردبیل برای احیای این پدیده زیبای طبیعی آذربایجان از هیچ کوشش و همکاری دریغ نورزند با اظهاراتی تامل برنگیز داغ دل دریاچه را و درد دیرین همنوعان خود در دو استان آذربایجان شرقی و غربی را تازه کردهاند.
شاید آنها به کلی فراموش کردهاند که نگین فیروزهای آذربایجان تنها مختص تبریز و ارومیه نیست. قوی سپید آذربایجان شاید در محدوده جغرافیایی آذربایجان شرقی و غربی قرار گرفته اما بیشک عزیز و گرامی داشته شده همه مردم منطقه شمالغرب و حتی ایران است.
اینجا دیگر سخن گفتن از چند هکتار اراضی پرآب و سرسبز مغان، اندکی کوته بینی است. غافل از اینکه اگر دریاچه ارومیه نابود شود هزاران خروار نمک و طوفانهای بنیان فکن نمک کل اراضی کشاورزی منطقه از سواحل رود ارس گرفته تا مغان و بناب، شبستر، اردبیل و زنجان و حتی تهران را هم در خواهد نوردید. در آن صورت دیگر «نه از تاک، نشانی خواهد ماند و نه از تاک نشان»!
خبرگزاری فارس