بهنظر میرسد بعد از پایان مهلت ثبتنام، عملیات روانی علیه قالیباف وارد فاز جدیدی شده است و با توجه به آرایش جدید صحنه انتخابات، تخریب وی در دستور کار اتاقهای فکر رقبا و دشمنان قرار گرفته است.
بهنظر میرسد بعد از پایان مهلت ثبتنام، عملیات روانی علیه قالیباف وارد فاز جدیدی شده است و با توجه به آرایش جدید صحنه انتخابات، تخریب وی در دستور کار اتاقهای فکر رقبا و دشمنان قرار گرفته است. چنانکه چهارشنبه شب گذشته بیبی سی فارسی نیز قطعهای دیگر از این پازل را اضافه و تلاش کرد چهره این مدیر موفق و محبوب را مخدوش کند.
مدتی قبل و ابتدا، تلویزیون صدای آمریکا با پخش و تکرار سه باره مستند تخریبی علیه قالیباف این ماموریت را کلید زد. از سوی دیگر برخی رقبای داخلی از طریق رسانههای خود مانند رسانههای اصلاحطلب، دولتی یا همسو با دولت نیز حملات خود را در آستانه انتخابات شدت بخشیده و تلاش میکنند برای از بین بردن محبوبیتی که محمدباقر قالیباف با کارنامه و عملکرد خود به دست آورده است، از هیچ تلاشی فروگذار نکنند. مواردی مانند شبهات گفتاری و ایراد به شهردار تهران که «چرا این عبارت را گفت و این عبارت را نگفت» بازی کلامی و لفاظی است.
تا حال که خدشه به عملکرد وی یا امکان ندارد یا مورد قبول افکار عمومی قرار نمیگیرد، رسانههای یاد شده تلاش میکنند از جبهه دیگری که در آن مغالطه و سفسطه حرف اول را میزند وارد شوند و قالیباف را در دام گفتهها و نگفتهها زمین گیر کنند.
لذا به نظر میرسد آن چیزی که موجب پیوند رقبا و دشمنان در تخریب شهردار تهران شده است کارآمدی و کارنامه درخشان مدیریتی ایشان است که مانعی بر سر تحقق اهداف این گروهها در انتخابات پیش رو است. اما شبکه تلویزیونی بیبیسی در این میان که از مدتها پیش بهدنبال ایفای نقش خاص خود در انتخابات ایران است تلاش دارد تا با حرفهای نمایی و نمایش انصاف اهداف زیرپوستی صاحبان این شبکه را دنبال کند. چنانکه تا پیش از ثبتنام نامزدها با بزرگنمایی حرفهای زاویهدار رئیسجمهور و رئیس دفتر وی تلاش کرد تا با القای شکاف درون حاکمیت این موضوع را برجسته کند و بهصورت تلویحی نیز از مواضع جدید آقای رئیسجمهور نیز حمایت میکرد. همچنین پیشتر با القای فضای سرد در میان مردم تلاش داشت تا هدف خود مبنی بر عدم مشارکت گسترده در انتخابات را ترویج کند. به نظر میرسد این رسانه که در سال ۸۸ نیز همه همت خود را به کار بست تا فضای آشوب و اغتشاش را در کشور دامن بزند این روزها نقش پیچیدهتری را برای خود تعریف کرده و از یکسو با توجه به چگونگی روند احراز صلاحیتها تلاش میکند تا در همان مسیر القای شکاف در حاکمیت گام بردارد و از سوی دیگر با پخش انواع اخبار و گزارشها تلاش میکند تا فضای رقابت انتخابات را مدیریت و هدایت کند.
مدیریت به این معنا که به جای آنکه توانایی برای اداره بهتر کشور موضوع رقابتها قرار گیرد، این رسانه سعی میکند منازعات سیاسی در قالب مواجهه با اصل نظام را موضوع دعواهای انتخابات ریاستجمهوری قرار دهد و در این میان غیرمستقیم نیز یک طرف این منازعه قرار میگیرد. بیبی سی بهدنبال آن است تا سطح رقابتها در انتخابات ریاستجمهوری را سقف نظام تعریف کند تا بدینترتیب مقابله موافقان و مخالفان نظام را جایگزین یک رقابت اخلاقی بر سر تصدی ریاست قوه اجرایی کشور کند.
در همین راستا هر نامزدی که موضوع رقابت خود را کارنامه و برنامه قرار دهد و از سویی دارای اقبال عمومی هم باشد وی را نقطه آماج حملات قرار میدهد. چنانکه چهارشنبه شب گذشته محمدباقر قالیباف را از دم تیغ گذراند و سعی کرد محبوبیت این نامزد را مخدوش کند. با عنایت به ماموریت یاد شده برای بیبی سی، این رسانه سعی کرد تا با تضادنمایی در سخنان قالیباف وی را بهدلیل عملکردش در سال ۸۲ در نیروی انتظامی مورد هجمه قرار دهد.
این در حالی است که قالیباف از سال ۷۹ تا سال ۸۴ که فرماندهی پلیس را بر عهده داشت یکی از طلاییترین دوران نیروی انتظامی را به اذعان دوست و دشمن رقم زد و رویکرد اجتماعی پلیس در این دوره غلبه پیدا کرد.
اما بیبیسی با تقطیع هدفمند اظهارات قالیباف در دو جلسه بهدنبال تناقضنمایی سخنان وی درباره چگونگی اخذ مجوز ورود نیروی انتظامی به دانشگاه در قضیه سال ۸۲ بوده است. در حالی که در این سال قالیباف بهرغم آنکه مجوز حضور و حتی تیراندازی را از شورای امنیت کشور که قاطبه اصلاحطلبان در آن حضور داشتند، گرفته بود، حتی یک تیر شلیک نکرد و در تعامل با دانشجویان آن واقعه را مدیریت کرد. چنانکه دانشجویان با گل از سردار طلایی رئیس وقت پلیس تهران استقبال کردند. اصرار بر اخذ مجوز حضور پلیس هم بیشتر مصرف درون جلسهای برای اعضای وقت شورای امنیت کشور داشت که برخی از آنها خود در ملتهب کردن فضای دانشگاه بهصورت پنهانی نقش داشتند.
حال آنکه بعد از آن جلسه قالیباف به نیروهای پلیس مرخصی داد و سعی کرد با آرامش فضا را اداره کند. اما به نظر میرسد این شبکه تلویزیونی بیشتر از آنکه بهدنبال کشف واقعیت باشد، تلاش میکند تا با مخدوش کردن چهره قالیباف، کارنامه درخشان مدیریتی وی را نیز تحتالشعاع قرار دهد.